اشک میشودنگاهت
آه میکشد؛
چهره ی تو رابدل چوماه میکشد؛
قلب ساده ام دوباره باخروش خود؛
راه میرود،
سرِ چّاه میرسد؛
گفته اندکه مَهرُخی به سویت آمده؛
شمسِ من کجاو مَهرُخان کجای دل؟
بر قفس شده زبانم
آی عاشقان؛
برشوید زجای خودکه شاه میرسد؛
آه میکشدنگاهم،آه میکشد؛
برخیال من دوباره راه میکشد؛
آه میکشد نگاهت،آه میکشد؛
ایــن چــه دردی اســـت کــه هــر نــگــاه مـــیــکــ ـ ـ ـشــد
ش.م.ع